من و امتحانای سخت...

ساخت وبلاگ
به یاد اون روزای مدرسه, وقتی سر جلسه امتحان چند سوالم رو بلد نبودم و با کلافگی به دو رو برم نیگا میکردم تا شاید یکی از مراقبا حواسش به من بیافته و همین جور که با خودم کلنجار میرفتم و از کلافگی خودکارمو رو برگم میزدم و زوم میکردم رو سوالی که هنوز جواب ندادم, و دلم میخواست همین طور که تو خودمم فرو رفتم یهو حضور یه وجود مهربون رو از پشت سرم حس کنم و یه دست گرمو تند و سریع رو روی جوابا ببینم و منم تند علامت بزنم,چه حس و حال خوبی بود, الانم همون حس و حالو آرزو میکنم و میدونم چه آرزوی محالیه, لذت امتحانای الهی به ندونستن جوابای امتحانه, به ندونستن آخر و نتیجه هست, به کسی رو نداشتنه, ارزشش به سختی ها و درد و رنجشه, امتحانای الهی ارزشش به درد کشیدناشه,, قربونت برم خدا جونم که امتحانای سخت سخت میزاری زیر دست ما, چقدر دلم میخواست جواباشو میدونستم جلوتر, اما تو درگاه تو ,تغلب راه نداره, عشق جاودانه و شیرین من ممنون که همیشه و هر شرایط و با تموم بدی هام کنارم بودی, تو بی نظیری خدای عزیز و مهربونم, خیلی دوستت دارم, بینهایت.........حتی اگه همه دارایی هامو ازم بگیری...

همیشه دوست داشتم جاهای خالی و سفید کتاب و دفتر و برگه های امتحانم  با یه نقاشی یا نوشته و شعر پر کنم,, الانم پایین برگه سفید این امتحان سخت می خوام بنویسم:

خدا جونم عاشقانه دوستت دارم' توکلم تنها به توست و از ژرفای قلبم ازت میخوام تا زمان مرگ و بعد از مرگم هوامو داشته باشی, که اگه نباشی نابود میشم, به خاطر تموم خوبی هات دنیا دنیا ممنونم....

 

رویای سبز...
ما را در سایت رویای سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avayekaviro بازدید : 25 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 0:48